loading...
سایت فور فان |عاشقانه,سرگرمی,خبر,اس ام اس,طنز
آخرین ارسال های انجمن
maral khanoom بازدید : 211 1392/07/07 نظرات (0)

متن های عاشقانه ارسالی کاربران 98 لاو

خودمونو خدامونو عشقه

تو ڪـﮧ باشے . . . 
هر روز را . . . 
نــہ ! 
هر ثانیـہ را . . .
عشـ♥ــق است !!!
تو ڪـﮧ باشے . . .
 
هـَر کسـے خوشگـل و خوشتیپـﮧ هرزﮧ نیســ!
هـَر کسے ریـش دارﮧ مومـن نیســـت!
هـَر کسـے چـادر میپوشــﮧ مریـم مقـدس نیســت!
زندگـــے خصوصیـﮧ دیگران بـﮧ تو هیـــچ ربطے نـدارﮧ..!
 
+ پَس...... خورـے زیـادے مَمْنـــــــــ.وع!
 

پسرای با معرفت....

یه پسرایی هستن که...
صدای خنده هاشون  تو خیابون میپیچه
شلوارشون نه خیلی براشون بزرگه نه خیلی کوچیک
ابروهاشون فابریک خودشونه
همونایی که نه لکسوز دارن نه کمری...
اما مرام دارن
چشمشون همه جا کار نمیکنه 
و دنبال موی بلند و چشم آبی نیست
پسرایی که موزیک های خارجی رو بدون معنی کردن حفظ نمیکنن
پز نمیدن..
پاتوقشون مهمونی و شیشه  و انواع مشروبی جات نیست
آره رفیق..
اونایی که تکیه کلامشون معرفته
بی ریا...با خدا...مهربون و با مسئولیتن
آدم میتونه بهشون تکیه کنه
کنارشون آرامش داری...
کنارش باشی یا نباشی حواسش به بقیه دخترا نیست
و آدم ها رو مثل هم نمیبینن
این جورپسرا خیلی مردن..
خیلی تکن..خیلی خاصن..
اگه همچین کسی رو دارین اذیتش نکنین..
ازش ایراد نگیرین..ترکش نکنین...
خیلی شوخن و جنگولک بازی در میارن..
ولی احساسشون قویه...
آه که بکشن خدا دنیا رو واسشون زیرو رو میکنه.....
 
توسط: fahimeh
 

--------------------------------

 

تمام خوبـــــی حس مالکیت اینه که

 

 

از کسی که دوسش داری بپرسی تــــــــو مال کی هستی؟!

 

 

و اون بدون معطلی بگه:

 

 

فـــــقط مـــــال تـــــــــــو

 


 

شعر عاشقانه فروغ فرخزاد و حمید مصدق برای یکدیگر

شعر زیبای حمید مصدق

تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز،

سالهاست که در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
.
.
.
.
جواب زیبای فروغ فرخ زاد

من به تو خندیدم

چون که می دانستم

تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی

پدرم از پی تو تند دوید

و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه

پدر پیر من است

من به تو خندیدم

تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت: برو

چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را …

و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام

حیرت و بغض تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

 

توسط : 

pouyaaa1993

 

برای ارسال متن خود ، در قسمت نظرات ارسال کنید . . .

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    دنبال چه اس ام اسی میگردی ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2242
  • کل نظرات : 244
  • افراد آنلاین : 21
  • تعداد اعضا : 386
  • آی پی امروز : 50
  • آی پی دیروز : 122
  • بازدید امروز : 98
  • باردید دیروز : 321
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 1,404
  • بازدید ماه : 1,404
  • بازدید سال : 88,105
  • بازدید کلی : 3,753,983
  • کدهای اختصاصی