loading...
سایت فور فان |عاشقانه,سرگرمی,خبر,اس ام اس,طنز
آخرین ارسال های انجمن
maral khanoom بازدید : 368 1393/04/09 نظرات (0)

چونانکه خالق احد ذوالمنن یکی است\بین تمام حسن فروشان حسن یکی است
عالم اگر شود ز گل دل چمن چمن\در باغ حسن مثل تو سرو چمن یکی است

دوباره کینه اهل مدینه طوفان شد\دوباره مادر ما فاطمه پریشان شد
بنای اهل مدینه عذاب زهرا بود\بنای فاطمیون در بقیع ویران شد

گنبد نه، ضریح نه، تنها برای تو\باید که فکر سنگ مزاری کنم حسن
تنهاترین امامی و بی کس ترین غریب\گریه بر آنکه یار نداری کنم حسن

 

بخوان از آن گل یاسی که ارغوانی شد\بگو چه دید عمویت حسن که گریان شد
بیا و روز بقیع را خودت رضایی کن\بیا که خاک عموی تو العجل خوان شد

افراشته باد پرچم آقایی حسن\سر را به زیر پای حسن آفریده اند
باید که با مرام حسن آشنا شوی\ما را به اقتدای حسن آفریده اند

خاک قدمش شمیم جنت دارد\در هر نفسش عطر اجابت دارد
اعجاز محمدی ست در چشمانش\از بس که به جد خود شباهت دارد

خوشا بحال کسی که فقیر آل الله ست\خوشا به حال و هوای گدای صحن بقیع
حسن حسین مدینه حسن غریب خدا\حسن امام و حسن آشنای صحن بقیع

حسن زهر جفا را سر کشیده\غریبانه ز خانه پر کشیده
حسین با خون سرخش در غریبی\همای دل، سوی دلبر کشیده
دو ماه عالم آرای امامت\دو نور سبز صحرای قیامت
یکی می نالد از نوشیدن آب\یکی از قحطی این گوهر ناب
یکی را سینه سوزانید، یکی را کرده بی تاب\حسن از آب می نالید، حسین از قحطی آب

آن را که مبتلای حسن آفریده اند\غرق غم و بلای حسن آفریده اند
سینه زنیم و سینه ما جایگاه اوست\این سینه را سرای حسن آفریده اند

فدای تربت پاک مدینه الزهرا\فدای آن همه غربت فدای صحن بقیع
تمام گوشه کنارش روایت درد است\به اشک غصه بنا شد بنای صحن بقیع

پنجاه شب برای حسین تو سوختم\تا اشک ناب بهر تو جاری کنم حسن
حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند\کی می شود برای تو کاری کنم حسن

کار ما گریه کنان روز جزا با حسن است\رجز ما به صف حشر فقط یا حسن است
صاحب ما حسن است
ما حسینی شده از روح قیام حسنیم\ما مسلمان شده دست امام حسنیم
ما غلام حسنیم

ای کریم آل طه یا حسن سیدی مولا حسن\ای به گلزار ولایت یاسمن سیدی مولا حسن
قبله عاشقان روی همچون مهت\تو کریمی و ما سائل درگهت
یا حسن یا حسن

کشته زهر کینه پاره جگر امام حسن\ای غریب مدینه پاره جگر امام حسن
ای مزار بی شمع و چراغ تو بهشت ما\مهر تو در گل ما عشق تو سرنوشت ما

ای زمزمه صبح و نسیم ادرکنی\آئینه رحمان و رحیم ادرکنی
ای در کرم و سخاوت و آقایی\بی خاتمه، ایها الکریم ادرکنی

زخم جگر تو بس که کاری شده است\چشمان من از غصه بهاری شده است
خونی که ز داغ کوچه بر دل کردی!\از گوشه لب های تو جاری شده است

دو نخل سبز بستان محمد\دو مهتاب شبستان محمد
به روز و شب نوازش دیده اند با\سر انگشتان دستان محمد
دو ماه عالم آرای امامت\دو نور سبز صحرای قیامت
یکی می نالد از نوشیدن آب\یکی از قحطی این گوهر ناب
یکی را سینه سوزانید، یکی را کرده بی تاب\حسن از آب می نالید، حسین از قحطی آب

مورخان بنوشتند با سرشک یتیم\هجوم درد به سر تا سر حیاتش را
شهر مدینه، رنگ شفق یافت از ملال\گیسوی نخل هاش پریشان و در هم است

شهر مدینه، شاهد غم های فاطمه است\این خاک پاک جای قدم های فاطمه است
شهر مدینه، شهر رسول مکرم است\آنجا اگر که سر بسپارد ملک، کم است

علی که خواند به امت، رسول حق، پدرش\شهید اول او گشت همسر و پدرش
قسم به حق علی، گر نبود صبر علی\خبر نبود ز اسلام و از پیامبرش
چگونه ما به طواف سقیفه رو آریم\برو سقیفه! بدان سو، که ما علی داریم

مدینه مرده و اهل مدینه مرده ترند\چگونه مرده که از مرگ خویش بی خبرند
ز جاده مدنیت برون شدند همه\بر آن سرند که تا سر به کام فتنه برند
اسیر کفر و ضلالت شدند این امت\ز نور وارد ظلمت شدند این امت

چرخ گردون را عجب غوغا و شوری در سر است\یا که گیتی را فنا گردیده وقت محشر است
بر چه می ریزد سرشک تلخ از مژگان فلک\عالمی را رخت ماتم نوحه گر بر پیکر است
ارض هستی یکسره گردیده بی صبر و سکون\خون چکان عرش و فلک در ماتم پیغمبر است

مدینه متحدالرای و شیر حق، تنهاست\یگانه دوست عالم، اسیر دشمن هاست
چه روی داده مگر امت محمد را\که بودشان همه در وادی نبودن هاست
گمان نبود که خیل غدیریان کوشند\غدیر را به بهای سقیفه بفروشند

مگر نه نفس نفیس پیمبر است علی\مگر نه شخص نبی را برادر است علی
مگر نه فاتح بدر است و خیبر است علی\مگر نه شوهر زهرای اطهر است علی
به حیرتم که چگونه غدیر را دیدند؟\حرم گذاشته، دور سقیفه گردیدند

رحلت رحمة للعالمین است\خون به قلب امیرالمؤمنین است
جن و انس و ملک ذکرشان یک به یک\السلام علیک یا محمد

پس از سقیفه لگدکوب گشت دین خدا\پس از سقیفه چه سرها ز تن شدند جدا
شکست پهلوی زهرا، شکافت فرق علی\به نیزه رفت سر پاک سیدالشهدا
ز دست فتنه گران، خون به قلب یاران شد\جنازه حسن از کینه، تیرباران شد

رنگ مولا علی از رخ پریده\اشک زهرا بود جاری ز دیده
ذکر عالم همه همره فاطمه\السلام علیک یا محمد

چه زود عهد خدا و رسول رفت ز یاد\چه زود خرمن دین صحابه رفت به باد
دو ماه و نیم هنوز از غدیر نگذشته\اساس فتنه، درون سقیفه شد بنیاد
چگونه دست ز آیین و دین خود شستند\علی که دست خدا بود، دست او بستند

از نور نبی واقف این راه شدیم\وز مهر علی عارف الله شدیم
چون پیروی نبی و آلش کردیم\ز اسرار حقایق همه آگاه شدیم

شهر مدینه، آینه دار پیمبری است\کز خیل انبیا به فضیلت مقدم است
مدینه، چه کردی رسول خدا را\گرفتی ز ما خاتم الانبیا را
چه بیدادگر بود، این چرخ گردون\که خاک یتیمی، به سر ریخت ما را

کم گریه کن که گریه امانت بریده است\گویا که وقت رفتن بابا رسیده است
حق داری از غمش به سر و سینه می زنی\چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است

در روز آخرش چه شده این چنین نبی\جز اهل بیت تو ز همه دل بریده است
گرفته بوی شهادت شب وفاتش را\بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    دنبال چه اس ام اسی میگردی ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2242
  • کل نظرات : 244
  • افراد آنلاین : 176
  • تعداد اعضا : 386
  • آی پی امروز : 399
  • آی پی دیروز : 122
  • بازدید امروز : 2,790
  • باردید دیروز : 321
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 4,096
  • بازدید ماه : 4,096
  • بازدید سال : 90,797
  • بازدید کلی : 3,756,675
  • کدهای اختصاصی