loading...
سایت فور فان |عاشقانه,سرگرمی,خبر,اس ام اس,طنز
آخرین ارسال های انجمن
maral khanoom بازدید : 493 1393/02/19 نظرات (0)

خاطرات خنده دار سری ۳

آغا یه دوستی داشتیم تا همین تابسون پارسال نمیدونس لایک چیه!!ا

یشون همون شخصی بودن که نمیدونسن گلکسی از شرکت سامسونگه و فکر میردن ما شرکت گلکسیم داریم!!!

باز ایشون همون کسی بودن که تفاوت بین جاوا و سیمبین و اندروید و نمیدونس و نمیفهمیدن اندروید ۴ از۳ کاملتره!!!

حالا چن وخ پیش بهم اس داده بعد کلی دعوا وقتی فک کرده حرفاشو باور کردم میگه:دوست خودمی دیگه لایییییییییییییک!!!

تازه میخواد اچ تی سی اندروید ۳ بگیره!!!!

تو خواب بودم داشتم کیف میکردم یهو دوستم زنگ زده با حال خراب برداشتم میگم چیه؟

میگه فلاشت رو با انتی ویروس اسکن کردم ۱۷۴ تا ویروس توش داره.

یهو پریدم از رخت خواب گفتم مگه من چه مقام بلند پایه ای هستم انقدر سد واس من بزارن؟

بهش گفتم از چه برنامه استفاده کردی؟

گفتeset nod 32گفتم نتایج تست چجوری اومد؟ گفت اولی ۱۷۴ دومین ردیف:۰ سومین:۰

کصافتتتتتتتت اون اولی تعداد فایل هام بود نه ویرووووووووووووووس

داداشم داشت هندونه میخورد، بهش میگم منم میخوام
میگه برو از مامان بگیر.
رفتم پیش مامانم میگم هندونه بده
میگه اینا برا مهمونه کم میاد،
پوستاشو گذاشتم رو کابینت برو بردار!
مامان: laugh
داداش: angry
من: sad
آقا گاوه: پس من چى؟!

اعتراف میکنم واسه بار اول تو مدرسه بهمون گفتن گونیا بیارlaugh
منم فکر کردم حتما می خوان تو حیاط مدرسه امتحان ازمون بگیرن گونی باید ببریم واسه زیر پا بندازیم. گفتم گونی بی کلاسی هستش. قالیچه بردمyes

 

رفتم به بابام می گم اگه من کنکور دانشگاه تهران قبول شم برام چی می کنی؟؟؟
بعد از ۵ دقیقه تفکر بهم می گه می دم برات یه خروس بکشن!!
بعد از کلی نگاه عمیقانه به بابام بهش می گم آخه تو منو چی فرض کردی؟؟؟ دوستم گفته اگه شهرستان قبول شه باباش براش پرشیا می خره، اونوقت تو . . .
بعد از چند ثانیه تفکر بسیار بسیار عمیقانه یه دونه کوبید پس کلم و گفت زیاد حرف بزنی میندازمت از خونه بیرون و دیگه رات نمیدما !! حالا برو از جلو چشام خفه شو.
منم بهش گفتم همین کارا رو می کنید که جوون مردم معتاد می شه ، بعد از تو جوب پیداش میکنن دیگه.

عاقا واقعا من چی کار کنم عایا؟؟؟ شدم مثل یه بیسکیویت موزی که توی هوا معلقه .

امروز داشتم تست حل میکردم مدادم روی گوشم گذاشتم و شروع به فکر رو یه تست کردم بعد از اینکه جواب پیدا کردم خواستم علامت بزنم حالا مداد کو؟نیم کله خونه رو گشتم پیدا نکردم بیخیال شدم با خودکار ادامه دادم بعد یه خیلی سخت که حل کردم یه دست کشیدم به موام(موهام) حالا الان نخند کی بخند
خدا کنکورو بخیر بگذرونه

من تا سالها فکر می کردم ” حومه ” هم یه شهره که جزء شهر ماست!!!

اون قدیما که حتما دهه شصتی ها یادشونه رو بلیط اتوبوسا می نوشت ” فلان شهر و حومه”
من چندین سال فکر می کردم از شهر های وابسته به شهر ماست!!

حتی تو اسم فامیل بازی کردن هم ازش استفاده می کردم!!!

همیشه هم من به اونا می قبولوندم که حومه شهره!!!!
بچه بودیم دیگه!!!
دیوونه هم خودتونید!laugh

چند روز پیش رفتم ساعت فروشی واسم ساعتمو تنگ کنه ...
هیچی خلاصه بعد از اتمام کار گفتم چه قدر تقدیم کنم ؟؟
گفت قابل شما رو نداره
منم گفتم نه نمیشه که .. بگین چقدر میشه
گفت نه قابل شما رو نداره
گفتم پس مرسی … ممنون
هیچی دیگه اومدم بیرون ...laugh

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    دنبال چه اس ام اسی میگردی ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2242
  • کل نظرات : 244
  • افراد آنلاین : 109
  • تعداد اعضا : 386
  • آی پی امروز : 141
  • آی پی دیروز : 122
  • بازدید امروز : 228
  • باردید دیروز : 321
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 1,534
  • بازدید ماه : 1,534
  • بازدید سال : 88,235
  • بازدید کلی : 3,754,113
  • کدهای اختصاصی